Jump to ratings and reviews
Rate this book

تابوت‌های دست‌ساز؛ گزارش واقعی از یک جنایت آمریکایی

Rate this book
؛«ترومن کاپوتی برای ادبیات امریکا بیشتر از یک نویسنده‌ی معمولی کار کرد. "تابوت‌های دست‌ساز" یکی از مشهورترین آثاری است که نشان می‌‌دهد برای او نوشتن تنها به خیال‌‍‌پردازی پشت میز کارش ختم نمی‌‌شد. او برای نوشتن "تابوت‌‌های دست‌‌ساز" هم درست مثل "در کمال خونسردی" خطر کرده است. کاپوتی فرصت‌طلبانه در غیرانسانی‌ترین ماجراهایی که رخ می‌داد حاضر می‌شد و با استفاده از هوش سرشارش هر آن‌چه را که می‌دید با حافظه‌ی خارق‌العاده‌اش ثبت می‌کرد. او خیلی ‌زود ذهن قاتل، رئیس پلیس و هر آن‌که را که می‌خواست در داستانش به ‌تصویر بکشد، می‌خواند و بعد با اضافه ‌کردن همه‌ی آن خرده‌ریزها و عواطف و هر آن‌چه برای خواندنی شدن یک اثر لازم بود، شاهکارش را خلق می‌کرد. او دوست قاتلان امریکایی بود، دوستی که شاید گاهی وقت‌ها غیرانسانی هم بود، چون او فقط می‌خواست ذهن قاتل را بخواند، نه ‌برای کمک به رئیس پلیس که برای خلق یک رمان تکان‌دهنده.»؛
او در «تابوت‌‌های دست‌‌ساز» از مارس ۱۹۷۵ ما را همراه خودش می‌کند، از جایی که برای سر درآوردن از یک پرونده‌ی قتل زنجیره‌ای سر از شهری کوچک در یکی از ایالت‌های کوچک غربی امریکا درمی‌آورد. به دیدن جیک پپر می‌رود. «ت. ک.» در داستان خود نویسنده است، او می‌خواهد بفهمد راز این سلسله‌قتل‌هایی که تنها نشان‌شان تابوت‌های دست‌ساز کوچکی هستند که کمی پیش از مرگ به دست مقتول می‌رسند، چیست. مرگ‌ها پی‌درپی ادامه دارند، اما این تابوت‌ها کجا ساخته می‌شوند، راز این قتل‌ها که از مرگ یک وکیل آغاز می‌شوند و بعد گریبان زنی زیبارو را می‌گیرند و همین‌جور در شهر ادامه پیدا می‌کند، کجاست؟ اما نه «ت. ک.» و نه جیک پپر راه‌ به جایی نمی‌برند و نه قاتل از نفس می‌افتد. اما مرگ ادی زن چهل‌ و چهارساله‌ی زیبارو دیگر ماجرا را برای «ت. ک.» به سمت‌وسویی دیگر می‌برد، او باید راز این قتل را کشف کند؛

101 pages, Paperback

First published January 1, 1980

26 people are currently reading
1090 people want to read

About the author

Truman Capote

345 books7,254 followers
Librarian Note: There is more than one author by this name in the Goodreads database.

Truman Capote was an American writer whose non-fiction, stories, novels and plays are recognised literary classics, including the novella Breakfast at Tiffany's (1958) and In Cold Blood (1965), which he labeled a "non-fiction novel." At least 20 films and TV dramas have been produced from Capote novels, stories and screenplays.

He was born as Truman Streckfus Persons to a salesman Archulus Persons and young Lillie Mae. His parents divorced when he was four and he went to live with his mother's relatives in Monroeville, Alabama. He was a lonely child who learned to read and write by himself before entering school. In 1933, he moved to New York City to live with his mother and her new husband, Joseph Capote, a Cuban-born businessman. Mr. Capote adopted Truman, legally changing his last name to Capote and enrolling him in private school. After graduating from high school in 1942, Truman Capote began his regular job as a copy boy at The New Yorker. During this time, he also began his career as a writer, publishing many short stories which introduced him into a circle of literary critics. His first novel, Other Voices, Other Rooms, published in 1948, stayed on The New York Times bestseller list for nine weeks and became controversial because of the photograph of Capote used to promote the novel, posing seductively and gazing into the camera.

In the 1950s and 1960s, Capote remained prolific producing both fiction and non-fiction. His masterpiece, In Cold Blood, a story about the murder of the Clutter family in Holcomb, Kansas, was published in 1966 in book form by Random House, became a worldwide success and brought Capote much praise from the literary community. After this success he published rarely and suffered from alcohol addiction. He died in 1984 at age 59.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
336 (18%)
4 stars
659 (36%)
3 stars
616 (34%)
2 stars
153 (8%)
1 star
35 (1%)
Displaying 1 - 30 of 209 reviews
Profile Image for KamRun .
398 reviews1,619 followers
January 2, 2017
تاحالا با کتابی که شیوه روایت‌ش گزارش-داستان باشه روبرو نشده بودم. قبل از شروع مطالعه، نگاهی به توضیحات دوستان انداختم و فهمیدم باید رابطه‌ای معکوس بین سطح توقع و صبرم برقرار کنم و خوندن کتاب رو با حوصله پیش ببرم تا به شیوه روایتش عادت کنم، اما اصلا نیازی به این کار نبود: شیوه روایت اصلا به چشمم جدید و غیرعادی نیومد، شاید تر و‌ تمیز بودن شیوه‌ی قتل‌ها آنقدر حواسم رو به خودش مشغول کرد که از بقیه جوانب داستان غافل شدم. من از میان داستان‌های جنایی اون هایی رو که به سنت‌شکنی و خرق عادت - نه در سیر داستان بلکه نسبت به توقع خواننده - دست می‌زنند، خیلی دوست دارم و تابوت‌های دست‌ساز چنین کتابی بود. سراسر کتاب انتظار برای اتفاقات خاصی بود که در نهایت هم براورده نشد و همین نقطه قوتی برای داستان - از حیث قابلیت پیش‌بینی و لوث شدن - محسوب می‌شه
معمولا اولین کتابی که از هر نویسنده می‌خونم سنگ محکی می‌شه برای تصمیم‌گیری در مورد خوندن یا نخوندن بقیه آثارش. با این اوصاف آیا به سراغ کارهای بعدی نویسنده هم می‌رم؟ قطعا همینطوره. فکر می کنم خوندن کتاب به خونسردی همراه با دیدن فیلم کاپوتی (محصول سال 2005 به کارگردانی بنت میلر) گزینه‌ی خوب و جذابی برای این کار باشه
Profile Image for Maziyar Yf.
815 reviews632 followers
November 11, 2022
آنچه کتاب تابوت های دست ساز گزارش واقعی از یک جنایت آمریکایی نوشته ترومن کاپوتی را با داستان های پلیسی – جنایی دیگر متفاوت کرده می توان در سبک متفاوت آن ، مخلوطی ازداستان و مستند ، حضور نویسنده به عنوان راوی و تلاش او برای یافتن قاتل و آشکار بودن هویت قاتل برای خواننده ، راوی و پلیس دانست .
کاپوتی ، خواننده را در بلاتکلیفی و تعلیق نگه می دارد ، انگیزه قاتل از ارتکاب این جنایت ها چیست ؟ قربانی ها را چگونه انتخاب می کند ؟ ارتباط قاتل با کشیش غسل دهنده چیست ؟ نویسنده به بهانه مشخص بودن قاتل هیچ گونه پاسخی به این سوال ها نداده است .
در پایان خواننده ممکن است احساس کند که کتاب تمام نشده و داستان ادامه دارد ، حس ناخوشایندی که با بهانه متفاوت بودن سبک نویسنده ، هم از بین نمی رود .
Profile Image for Peiman.
652 reviews201 followers
January 6, 2023
داستان کتاب از این قراره که یه سری قتل زنجیره‌ای اتفاق افتاده/می‌افته که قبلش یک تابوت کوچک دست ساز به مقتول میرسه که عکسی از مقتول داخل تابوت هست و این عکس رو مقتول هیچوقت ندیده‌. شیوه‌ی روایت که هم داستان‌گونه و هم مستند هست جالبه اما اینکه پایان ماجرا بیش از اندازه بازه یکم اذیت میکنه. کتاب رو خوندم میخواستم ۳ ستاره بدم اما بعد یه نمایش رادیویی صوتی ازش گوش دادم از اونم خوشم اومد یه ستاره یه خاطر نمایش میدم مجموعا ۴، خیرش رو ببینید.ه
Profile Image for Miss Ravi.
Author 1 book1,171 followers
May 12, 2018
یک آخر هفته که دست‌تان به هیچ‌جا بند نیست، لاجرم باید کتابی پیدا بشود که نه سخت‌خوان باشد و نه آن‌قدر سبک که درگیرش نشوید. نمی‌دانم این توصیف برای تابوت‌های دست‌ساز ترومن کاپوتی توهین‌آمیز است یا معقول؟ به هر تربیت کتاب در زمان مناسبی به سراغم آمد. روایت کشش فوق‌العاده‌ای داشت -دست کم تا قبل از سی صفحه‌ی انتهایی- و توصیف‌ها هم با این‌که قرار بود شکل گزارشی‌ای داشته باشند کاملاً داستانی بودند و تصویرها شاید در مقایسه با چند تا رمانی که هم‌زمان توی ذهنم با این کتاب مقایسه می‌کردم، زنده‌تر بودند.
و داشتم فکر می‌کردم تفاوت شخصیتی نویسنده‌ها باعث می‌شود یکی‌شان مثل ترومن کاپوتی سرش توی پرونده‌های جنایی باشد و داستان‌هایی براساس واقعیت خشن بنویسد و یکی دیگر را ببرد در نهایت انزوا و داستان دیگری بنویسد به همین اندازه خوب و راضی‌کننده اما تماماً موهوم
Profile Image for Fateme Beygi.
348 reviews135 followers
February 28, 2016
سبک گزارش-داستان خیلی توی ایران نوشته نشده یا شاید بهتره بگم جانیفتاده اما کاپوتی این شیوه رو برای کارهای خودش به کار می گیره و خیلی هم خوب از پسش براومده. این اولین کاری بود که ازش می خوندم . به احتمال اوایل کمی اذیت بشین اما به مرور که به سبک گزارش-داستان عادت کنین به راحتی با فضای کار ارتباط برقرار می کنین. برای من که این شیوه مثل دیدن یه فیلم سینمایی بود چون هم جزئیات لازم و تصویری رو بهم می داد هم حس وتفکر اول شخص ماجرا رو. این رو باید اضافه کنم که دقت کنین شما با یه رمان جنایی یا کارآگاهی آن چنانی طرف نیستین. شاید موضوع محوری این چنین باشه اما به دلیل مستند بودن ماجراست که نویسنده این سبک رو انتخاب کرده که هم به واقعیت وفادار باشه هم پرداخت جذابی برای مخاطب داشته باشه. پس این یه مرزه بین واقعیت و رگه های داستانی. بنابراین نباید توقع داشت که هیجان انگیزی یا جذابیت فوق العاده ی کارهای جنایی یا کارآگاهی رو داشته باشه چون توی اونا نویسنده مجازه هر چقدر که لازم می دونه به کارش شگفتی ببخشه و از تمام عناصر داستان بهره بگیره تا اثرگذارتر باشه اما ترومن کاپوتی تنها توصیف می کنه و کمی هم حس و حال خودِ اول شخصش رو در اون لحظات به کار اضافه می کنه. پس اونطوری با کارهای جنایی مقایسه اش نکنین که به نتیجه برسین ضعیفه یا بده. توی سبک خودش بسنجینش.

فارغ از اینا باید بگم ایده ی کلی جنایت هم به شدت جذابه؛ این که قاتل برای کسایی که می خواد بکشه یه تابوت دست ساز به همراه عکسی از خود اون فرد درش، رو براشون می فرسته و ترس رو می اندازه به جونشون تا موقع مرگشون بشه. قاتلی که تا انتهای داستان هم هویتش معلوم نمی شه اما براساس تمام حدس و گمان ها و اون پایان بندی تقریبا باز و تقریبا هم بسته-معلوم نامعلوم- می شه حدس زد کار کی بوده اما یه جورایی انگار اطمینانی وجود نداره. هیچ چیزی قابل اثبات و یقین نیست. شکی که در سرتاسر داستان همراه کارآگاهاست تا آخر پیش میاد و حتی بعد از تموم شدن کتاب نیز ذهن مخاطب رو درگیر خودش کرده و ادامه پیدا می کنه؛ تردیدی همیشگی.
Profile Image for Nafi3.
135 reviews33 followers
November 29, 2020
داستان کتاب تابوت‌های دست‌ساز برگرفته از یک جنایت واقعی در امریکاست که در سال ۱۹۷۵ اتفاق افتاده است. 

معرفی از کتابخوان:
«تابوت‌های دست‌ساز،» با نام فرعی «گزارش واقعی از یک جنایت امریکایی» اثری ست در ژانری خاص و کم شباهت به آثار مالوف، چه از نظر فرم روایی و چه از نظر محتوا؛ داستان، به معنای متعارف‌اش، نیست، گزارش هم نیست، ظاهری شبیه به آثار پلیسی دارد، اما رمان پلیسی، به شکل کلاسیک آن، هم نیست.

ماجرا در یک دهکده کوچک در غرب امریکا اتفاق می‌افتد، در سال‌های دهه هفتاد میلادی. یک وکیل و همسرش به قتل می‌رسند، با ۹ مار زهرآگین که در ماشین آنها رها شده‌ است. این آغاز یک سلسله قتل مرموز و پیچیده است. قربانی‌ها در ظاهر با هم ارتباطی ندارند و تنها چیزی که بین آنها مشترک است هدیه‌ای است که اندکی پیش از مرگ دریافت کرده‌اند: «یک تابوت دست‌ساز با عکسی از خودشان در داخل آن!».

برشی از متن کتاب:
در میان تمام موجودات آفریده، انسان نفرت انگیزترین است. در میان تمام ابنای وجود، تنها و یگانه موجودی است که بدخواهی دارد، که پست‌ترینِ تمام غرایز و امیال و رذایل است – نفرت‌آورترین‌شان. تنها موجودی است که برای تفریح، عذاب می‌دهد، با اینکه می‌داند عذاب است. همچنان که در سیاهه‌ی تمام جانداران، تنها موجودی است که ذهنی کثیف و خطرناک دارد.

مادربزرگم میسن هیچ‌وقت کلمه‌ی «مرگ» به زبونش نمی‌اومد. وقتی کسی می‌مرد، به‌خصوص کسی که براش مهم بود، همیشه می‌گفت «دوباره صدا شده.» منظورش این بود که نرفته زیر خاک، برا همیشه گم‌وگور نشده؛ بلکه برعکس، آدمه «دوباره صدا شده» که برگرده به سرزمینِ کودکی خوش و خوشحالش، به دنیایی که توش همه‌چی زنده‌س
Profile Image for صان.
429 reviews468 followers
July 8, 2017
اولین کتاب که از کاپوتی خوندم، مجموعه داستان موسیقی برای آفتاب‌پرست‌ها بود.
این رمان کوتاه، ماجرای ترومن کاپوتی و دوست کاراگاهش در مواجهه با یک سری قتل مرموز هست.
چیزی که این کتاب رو از باقی داستان‌های جنایی متفاوت می‌کنه، نحوه داستان‌پردازی هست که همونطور که روی جلد هم نوشته، به صورت گزارش ا هست. ینی هم توش فکت‌ها و توصیف‌های دقیق می‌تونیم پیدا کنیم، هم قسمت‌های داستانی و ادبی. و به نظرم این دوتا فاکتور، به تعادل خوبی توی کتاب رسیدن طوری که خسته‌ت نکنن.
ماجرا کشش زیادی داره ولی تفاوت زیادی توی پایان‌بندی با داستان‌های جنایی و معمایی داره که دیگه اینجا حرفی ازش نمی‌زنم که آخر ماجرا لو نره.
اما باید بدونیم که مثل کتاب‌های جنایی دیگه قرار نیست تموم بشه!
خوندنش با توجه به حجم کمی که داره جذاب و ارزشمند می‌تونه باشه برای کسی که به این‌طور داستان‌ها جنایی علاقه نداشته باشه.

نکته‌ای که جلب توجه می‌کنه، سبک زندگی خود ترومن کاپوتی توی این داستان هست! اینکه چقدر سفر می‌کنه و چه زندگی جالب و پرماجرایی داشته!
در نهایت، این داستان از روی ماجرای واقعی نوشته شده. البته اگه نوشته‌ی روی جلد دروغ نباشه :))

این رو هم اضافه کنم که من مجموعه داستان‌های کوتاه‌ش رو بیشتر دوست داشتم و به نظرم جذاب‌تر بود، چون با دنیا های بیشتری توش آشنا می‌شی و ماجراهای بیشتری توش روایت می‌شد!
Profile Image for Parastoo Ashtian.
108 reviews119 followers
December 24, 2017
اضطراب همچنان که هر روان‌پزشک گران‌قیمتی به‌تان خواهد گفت، حاصل افسردگی است؛ اما افسردگی، همچنان که همان روان پزشک در جلسه‌ی دوم و بعد دریافت حق ویزیت بعدی آگاه‌تان خواهد کرد، حاصل اضطراب است. تمام بعدازظهر را در این چرخه‌ی پرملال دور زدم. دم غروب دیگر دو خوره با هم همراه شده بودند؛ اضطراب که با افسردگی آمیخت، نشستم و زل زدم به اختراع آقای بل، ترسان از لحظه‌ای که بالاخره باید شماره‌ی مثل پریری را می‌گرفتم.

از متن کتاب
Profile Image for Sara.
158 reviews55 followers
March 20, 2023
شاید حس بهتری داشتم اگر پایان داستان اندکی مشخص‌تر بود و قاتل از اول نمی‌شناختیم. هر چند شاید از روی عادت به کتاب‌های جنایی که قاتل در نهایت مشخص می‌شه علاقه‌مند ترم.
از گزارش‌های روزانه‌ش خوشم اومد و شیوه قتل‌ها هم نسبتا قابل تقدیر بود.
پایان: ۲۸ اسفندماه سال ۱۴۰۱

پ.ن: به نظرم دیگه ایشون آخرین کتاب سال ۱۴۰۱ بود. پس پیشاپیش سال نو مبارک :)
Profile Image for مِستر کثافت درونگرا .
250 reviews49 followers
March 30, 2020
شیوه جدیدی از نگارش داستان های جنایی در ایران
این چندمین اثر از ترومن که میخونم و هر سری هم لذت میبرم
باید با حوصله خوند این کتابرو تا قشنگ حسش کنید
و در اخر حین خوندن اثر منتظر یه اتفاق هستی که رخ......
Profile Image for Shahram.
93 reviews10 followers
December 9, 2022
تابوت‌های دست‌ساز: گزارش واقعی از یک جنایت آمریکایی
اثر ترومن کاپوتی
ترجمه بهرنگ رجبی
ترومن کاپوتی که یک جنائی نویس متفاوت است و به این تفاوت میبالد در این کتاب هم به یک ماجرای جنائی واقعی میپردازد و تفاوت این داستان با سایر جنائی با سایر آثار مشابه بجز واقعی بودنش این است که از ابتدا قاتل مشخص است.موضوع عالی و کشش فوق العاده است.
Profile Image for Gypsy.
433 reviews711 followers
April 18, 2018

تابوت‌های دست‌ساز هیجان و واکاویِ داستان‌های جناییِ معمول رو نداره. اونم به‌خاطر نوع سبک نوشتنش که عیب هم نیست، امتیازشه. چون من شخصاً توی این سبک کاری نخونده بودم. قبلاً هم موسیقی برای آفتاب‌پرست‌های کاپوتی رو خونده بودم و غیر اون با این سبک آشنایی چندانی ندارم. بنابراین اینکه بتونی توی این قالب داستان جنایی بنویسی، هم شجاعت می‌خواد هم یه آزادگی و اعتمادبه‌نفس قوی. خود ایده هم خیلی جذابه. قاتلی که برای مقتولینش تابوت می‌سازه و بهشون می‌فهمونه قراره بمیرن. پایان‌بندی هم پایان‌بندی داستان‌های جنایی نیست. شوکه‌مون می‌کنه، اما *اسپویلر!* انتظار اعتراف قاتلو نداریم! اونم اون‌قد عادی عادی! قسمت جذاب قضیه هم اینه که داستان واقعیه! برا همین موقعیت یه مقدار کمدی به‌نظر می‌آد. :دی

خیلی لذت نبردم، به‌خاطر سبک نوشتارش. اما نگاه جالبی داشت و این شجاعتش رو دوست داشتم. خیلی بین سه و چار موندم. سلیقه‌م سه ـه ولی عقلم می‌گه چار. من اینو یه بار دیگه هم می‌خونمش، قطرش هم کمه. فعلاً سه باشه براش.
Profile Image for Nogol.
41 reviews38 followers
March 28, 2018
عالی بودن نثر نویسنده به کنار، چقدر کیف کردم از ترجمه بهرنگ رجبی! ازین بهتر نمیشد فضای کتاب و زبان کاپوتی رو منتقل کرد؛ مختصر، رک، قوی.
Profile Image for Hodove.
165 reviews176 followers
November 15, 2020
چقدر دوست داشتم قصه رو. همه چیش به اندازه بود.
Profile Image for Saman.
1,166 reviews1,073 followers
Read
September 24, 2012
مادربزرگم هیچ‌وقت کلمه‌ی (مرگ) به زبونش نمی‌اومد. وقتی کسی می‌مرد، به خصوص کسی که براش مهم بود، همیشه می گفت( دوباره صدا شده.) منظورش این بود که نرفته زیر خاک، برا همیشه گم و گور نشده؛ بلکه بر عکس، آدمه (دوباره صدا شده) که برگرده به سرزمین کودکی خوش و خوشحالش، به دنیایی که توش همه چی زنده‌س
Profile Image for Parastoo.
97 reviews468 followers
May 14, 2013
از بهترین‌هایی که تازگی‌ها خوانده‌ام. مخصوصاً به کسانی که به گزارش‌نویسی علاقه دارند خواندنش توصیه می‌شود.
Profile Image for sarah Mtz.
30 reviews32 followers
February 15, 2021
یک روایت واقعی از وقوع قتل های زنجیره ای، اما شما با یک رمان جنایی شخصیت پردازی شده مواجه نیستید، شیوه روایت ماجرا مانند یک گزارش است که از جذابیت کتاب خیلی کم کرده.در آخر هم داستان بین زمین و آسمان رها می شه بدون این که مدارکی برای پیدا کردن قاتل پیدا بشه.
Profile Image for Sepehr Omidvaar.
92 reviews38 followers
October 6, 2022
نفس‌گیر، پر تعلیق، و در پایان بسیار تکان‌دهنده.
Profile Image for Sara Bakhshiani.
235 reviews41 followers
February 25, 2023
تا اون قسمتی که به گزارش روزانه نرسیده بود داستان ترسناک بود
جوری که یادم میاد آخرین باری که این حس خف و داشتم سر کتاب قبرستان حیوانات خانگی استیفن کینگ بود.
همون سرما و ترس آشنایی که از ندونم هایی میاد که از داستان نمیدونی!!!
ولی آخرش خیلی کوتاه و یهویی تموم شد.
نمیخوام بگم بی سر و ته ولی میشد قشنگ تر جمعش کرد.
_______________________________
نمیدونم چرا همیشه کتابی که پتانسیل ادامه دار شدن داره تو صد صفحه تموم میشه
ولی بعضی کتاب هایی که میشه توی صد صفحه جمعش کرد
نویسنده تبدیلش میکنه به چهارصد صفحه.
_______________________
احتمالا میتونم الان برم در کمال خونسردی رو بخونم
و اطمینان داشته باشم که حس خفناکی بهم دست میده
و اونقدری که باید هم حجم داره :دی.
Profile Image for Ali.h.
23 reviews5 followers
March 18, 2018
مختصر ، مفيد ، جذاب
خوندنش تو يه شب باروني يا برفي خيليييي حال ميده
Profile Image for Fereshteh.
250 reviews663 followers
March 25, 2017
تابوت هاي دست ساز ماجراي قتل هاي زنجيره اي تو يه شهر دورافتاده ي امريكاي دهه هفتاده. تعدادي آدم (كه ابتدا پليس موفق به پيدا كردن هيچ ربطي بينشون نميشه و با پيش روي داستان اين لينك بين قربانيان كشف ميشه ) به نوبت يك تابوت چوبي دست ساز كوچولو كه حامل عكسي از اونها در موقعيتيه كه نااگاهانه سوژه عكاس شدند رو از طريق پست دريافت مي كنند و مدتي بعد، به طرق متنوع و دردناكي به قتل مي رسند. درماندگي پليس اينجاست كه باوجود اطلاع از هدف بعدي قاتل ( كه تابوت براش فرستاده شده) باز هم موفق به جلوگيري از وقوع حادثه نميشه و علي رغم وجود دلايل و توجيهات قوي براي قاتل بودن "كوئين" ، طي ساليان دراز هيچ سند و مدرك معتبري براي دستگيريش به دست نمياره

ترومن كاپوتي يا كاراكتر"ت . ك" نويسنده ي كتابه كه درواقع همون زمان به محل حادثه رفته و صحبت ها و مشاهداتش رو از رييس پليس، قربانيان و فرد مظنون به قتل با جزييات ريز گزارش ميكنه. با وجودي كه روال داستان با آثار معمايي جنايي مغمول كمي متفاوت بود اما از همون صفحه سوم - چهارم منو به شدت كنجكاو وعلاقمند به ادامه كرد.
تلاش كاپوتي براي ريزبيني، دقت، خطر كردن و تا اين حد درگيز شدن در پرونده اي تا اين اندازه پيچيده و حطرناك و در نهايت خلق همچين گزارشي از يك جنايت واقعي درحور ستايشه و بي شك شما رو براي دنبال كردن باقي آثارش تشويق مي كنه.

كتاب يك نفس خونده ميشه و به خواننده اجازه ي تنفس و توقف ماجرا رو نميده، براي من كه مدت ها بود دستم به هيچ كتابي نمي رفت ثمربخش و آشتي دهنده بود
Profile Image for Mustapha.
84 reviews14 followers
July 1, 2018
در میان تمام موجودات آفریده انسان نفرت انگیزترین است
در میان تمام ابنای وجود تنها و یگانه موجودی است که بدخواهی دارد که پست ترین تمام غرایض و امیال و رذایل است
نفرت آورترینشان. تنها موجودی است که برای تفریح عذاب می دهد با اینکه می داند عذاب است همچنان که در سیاهه تمام
جاندران تنها موجودی است که ذهنی کثیف و خطرناک دارد
Profile Image for Amene.
814 reviews84 followers
August 13, 2016
عالي بود يك نفس خوندم،يكمي ياد عامه پسند بوكافسكي افتادم.مرگ هاي بي دليل و با دليل،همه بالاخره به سراغ ما خواهند آمد.
Profile Image for Saaye Tafreshi.
129 reviews12 followers
January 4, 2018
زیاد خوشم نیومد ازش.با سلیقه من زیاد جور نیست این ژانر
Profile Image for M&A Ed.
407 reviews62 followers
December 1, 2019
سبک نوشتار نویسنده به گونه ی گزارش بود؛ به عنوان تجربه ای در زمینه ی رمان های جنایی و معماگونه جالب بود. به نظرم نقطه ی تعلیق، هیجان و اضطراب نداشت. روایت داستان کاملا خطی بود و خواننده بر طبق گفته های نویسنده باید حدس می زد که چه کسی قاتل است؛ اما نقطه ی جذاب داستان آن قسمتی بود که قاتل پیش از کشتن افراد برایشان تابوت و عکسی که خود مقتول هرگز آن را ندیده بود می فرستاد.
Profile Image for Shirin Boroomand.
36 reviews7 followers
July 21, 2020
این دومین کتابی بود که از کاپوتی می خوندم و اصلا شبیه صبحانه در تیفانی که قبلاً ازش خونده بودم نبود. به ویژه آخرش و بر خلاف انتظار بودنش کاملاً راضی کننده بود.
Profile Image for Elnaz Bhb.
26 reviews22 followers
August 17, 2018
بعد از مدت‌ها یک کتاب رو یک نفس خوندم و لذت بردم. کتاب باخوندنش تمام نمی‌شه، تمام توصیف‌های ترسناک و با جزئیات کاپوتی با خواننده تا مدت‌ها می‌مونه.
به خودم اومدم دیدم واشنگتن پست رو باز کردم درباره جنایتی که کاپوتی ازش گزارش تهیه کرده بخونم. کاپوتی همینه: ول نکن‌ترین. عمرش قد می‌داد بیشتر هم می‌نوشت.
Profile Image for Narges Aliyari.
73 reviews80 followers
Read
June 6, 2015
اگه انتظارتون از یک داستان جنایی پیدا کردن قاتل و فهمیدن انگیزه قتلِ بهتون توصیه میکنم این کتاب رو نخونید ،
Displaying 1 - 30 of 209 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.