این کتاب کوششی است برای آشناکردن خواننده با اندیشههای فلسفی یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین متفکران قرن بیستم؛ اندیشههایی که بخش مهمی از فضای فلسفی قرن گذشته را شکل دادهاند تا آن جا که درک فلسفهی معاصر غربی بدون آن ناممکن یا دستکم بسیار ناقص است. در این کتاب اندیشههای هوسرل با تکیهی مستقیم بر آثار او بازگویی و تحلیل میشود، بهگونهای که خواننده هر چه بیشتر در فضای فکری این فیلسوف قرار گیرد. فصلهای گوناگون این کتاب تقریباً کلیهی مضامین اصلی پدیدهشناسی هوسرل را بهتفصیل به خواننده عرضه میکند.
عبدالکریم رشیدیان (زادهٔ ۱۳۲۷) دانشیار فلسفه دانشگاه شهید بهشتی و مترجم متون فلسفی است. وی کتابهایی چون هستی و زمان هایدگر، نقد قوهٔ حکم کانت، ترس و لرز کیرکگور و اخلاق پروتستانی و روح سرمایهداری ماکس وبر را به فارسی برگرداندهاست. وی در سال ۱۳۸۵ بهخاطر کتاب هوسرل در متن آثارش برندهٔ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در حوزهٔ فلسفهٔ غرب شد.
زادگاه وی دزفول است. پس از اخذ دیپلم طبیعی در ۱۳۴۵ و مدرک کارشناسی شیمی در ۱۳۴۸ به فرانسه رفت. وی دورهٔ کارشناسی و کارشناسی ارشد فلسفه را در دانشگاه پاریس و دکتری فلسفه را در دانشگاه سوربن به ترتیب در سالهای ۱۳۵۳، ۱۳۵۴ و ۱۳۵۷ بهپایان برد
من کل کتاب رو نخواندم. فقط بخش هایی رو خوندم که قرار بود تو امتحان بیاد. بنابراین نمی تونم و نباید درباره کلیت کتاب نظر بدم. با وجود این، معتقدم که با خوندن این کتاب، البته همراه با شرح شفاهی دکتر رشیدیان، می توان به تقریبا تمامی اشتغالات ذهنی هوسرل در مقام فیلسوف، ولو گاه فهرست وار، واقف شد. اما تأکید می کنم که بخش عمده ی این کتاب بدون توضیحات شفاهی مؤلف کماکان نامفهوم بر جا می مونه. این کتاب به نظر من مصداق تألیف - ترجمه های نسبتا خوب در زبان فارسی است. نباید آن را به هیچ وجه تألیف تام تلقی کرد: کتاب مملو از نقل قول های مستقیم از آثار هوسرل است که در مواردی به سه صفحه بالغ می شوند! حتی پاره ها و بندهایی که ظاهرا به قلم مؤلف اند، احتمالا تلخیصی هستند از بندهای کتاب های خود هوسرل. حتی مؤلف خود نیز اذعان کرد که این کتاب را نباید تألیف تام و تمامی تلقی کرد. از این ها که بگذریم، کتاب می تواند انتظارات خواننده ی فارسی زبان را برآورده کند.
البته سوای ابهامی که تقریبا در کل اثر، به ویژه فصل معنا، به چشم می خورد و بس آزارنده است، پاره ای اشکالات نگارشی و ویرایشی هم در متن هست که اگرچه در نگاه نخست بی اهمیت به نظر می رسد، به واسطه ی تکرار، مخل خوانش آسان متن می شوند: از جمله تعبیر 'تفاوت از ...' و نظایر آن. به نظر من، نثر فارسی مؤلف اگر نه ضعیف، دست کم بسیار متوسط است. هرچند، نثر دشوار هوسرل نیز در برجسته شدن این نقص بی تأثیر نبوده است.
فصل هایی که خوندم
اول و دوم و سوم و فصل های مربوط به اگو، تقویم، و زمان
هر چند باید دقت داشت که همه ی هوسرل نیست. اما به هر حال فکر می کنم در میان کتب فارسی، ابتدائی تر قدم در آشنایی با هوسرل همین کتاب باشد (البته بعد از پدیدار شناسی و فلسفه های هست بودن )