کتابی شیرین. نویسنده در مقدمه می گوید: من روزی داشتم فکر میکردم، و این فکر همین طور از این شاخه به آن شاخه پرید تا جایی رسید که اصلاً هیچ ربطی به چیزی که اول داشتم به آن فکر میکردم نداشت. بعد با خودم فکر کردم اگر قرار باشد همین طور آدم این سلسله ی افکار و تداعی معانی را ادامه دهد، آخرش به چه چیزی ختم می شود؟ بعد با همین افکار متسلسل، این کتاب را نوشتم و اسمش را گذاشتم "الکلام یجرّ الکلام". (یعنی حرف، حرف می آورد.) کتاب کشکولی از حکایات شیرین و اخبار روز و مطالب علمی صحیح و غلط مختلف است، که هر یک با ارتباطی مختصر به قبل و بعد خود مرتبط شده است. معمولاً علما این کتاب ها را برای وقت های فراغت و تفریح خود می نوشتند.