Jump to ratings and reviews
Rate this book

اجاق سرد همسایه

Rate this book

227 pages, Paperback

Published April 1, 2008

1 person is currently reading
64 people want to read

About the author

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
8 (28%)
4 stars
7 (25%)
3 stars
7 (25%)
2 stars
3 (10%)
1 star
3 (10%)
Displaying 1 - 7 of 7 reviews
Profile Image for Mostafa.
433 reviews51 followers
December 31, 2023
4 star
از تحلیل جلد روی اثر شروع کنیم: تصویر دو ماهی سیاه رنگ روی جلد که اشاره به داستان کوتاه ماهی سیاه کوچولو اثر صمد بهرنگی دارد.. و ارتباط این داستان با گروه های چپ در ایران این است که این داستان به عنوان مانیفست معنوی چریک های فدایی خلق تلقی می شود
در این اثر که پیشنهاد می شود به ترتیب به عنوان سومین اثر از آثار اتابک ( صفر) فتح الله زاده خوانده شود، به روایت جریان مهاجرت( تِم مهاجرت به عنوان اصلی ترین مفهوم داستان ماهی سیاه کوچولو بود) گروه های چپ، خصوصا اعضای حزب توده به شوروی می پردازد
فضای سیاسی برای آنها به واسطه ترور نافرجام شاه در سال ۱۳۲۷ در دانشگاه تهران بسیار نا امن شد. برخی دستگیر شدند و در نهایت حزب توسط دادگاه منحل اعلام شد، اینجا بود که بسیاری از اعضای حزب توده اعم از برخی روسا و افراد عضو به شوروی رفتند و انتظار داشتند که در قبله سوسیالیسم و در پناه توجه استالین می توانند به شعار حزبی خود که آزادی و برابری بود تحقق ببخشند و نهایت زندگی انسانی را در آنجا تجربه کنند غافل از اینکه، " آنجا کباب نمی دادند بلکه خر داغ می کردند" بسیاری از ایرانی ها به اتهام ورود غیر قانونی به سه سال حبس محکوم می شدند و بعد از بازجویی های متعدد و شکنجه مجبور به اعتراف به جاسوسی برای امپریالیسم و ضد خلق شوروی می شدند و این تازه اول کار بود.... ۲۵ سال تبعید به سیبری... بله. تبعید به جایی که بسیاری زنده برنگشتند، جایی که برای زنده ماندن بایستی گوشت سگ خورد
این کتاب مجموعه ای از روایت های افرادیست که به شوروی رفتند و در آنجا نظام استالینی و کمونیستی چهره واقعی اش را به آنها نشان داد و فرش قرمز از اذهان آنها در خصوص چهره واقعی کمونیسم و نتایح انقلاب ۱۹۱۷، زدود کاری که خروشچف در ۱۹۵۶ در برابر جهانیان کرد و چهره واقعی سلف خودش را نمایان نمود
Profile Image for Mohammad Ali Shamekhi.
1,096 reviews312 followers
June 7, 2016
اتابک فتح الله زاده در این کتاب به گردآوردن زندگی کسانی پرداخته که انسان هایی عادی بودند اما به دلایل فکری، یا حتی به اجبار، به شوروری کوچیدند. رسیدن به شوروی همان و محکوم شدن به سه سال کار اجباری در اردوگاه های سیبری به دلیل ورود غیرمجاز همان. تازه بعد از این دوران هم محدودیت های شدید و ممانعت از بازگشت به ایران و .... دردهایی بودند افزون بر خاطره ی آزارهای اردوگاه و زندان

کلیت این کتاب به نظرم خواندنی است بیش از همه به دلیل پرداختن به بخشی از زندگی جامعه ی ایرانی که برای من بشخصه کاملا ناشناخته بود. فتح الله زاده جز این کتاب در نگارش چند کتاب دیگر در همین موضوع هم مشارکت کرده است یکی در ماگادان کسی پیر نمی شود / یادمانده های دکتر عطاء صفوی از اردوگاه های دایی یوسف و دیگری خانه دایی یوسف. آن دو کتاب را من نخوانده ام اما بسیار مشتاقم که بخوانمشان

البته این کتاب ایرادی هم دارد: ایراد نگارشی. به نظرم بهتر بود فردی ادیب با نثری روان و وزین این روایات را منقح و منظم می کرد. وضع فعلی از نظر ادبی افت و خیز زیادی دارد

از میان داستان ها بیش از همه بخش "اجاق سرد همسایه" و داستان زندگی رحیم جواهری جالب بود

امیدوارم تک تک دردها و رنج هایی که دور از چشمان ما مردمان کشیده اند روزی به نگارش درآیند و جهل ما را بدین رخدادها از میان بردارند
Profile Image for Khparisa.
90 reviews43 followers
May 29, 2015
داستان روايت مهاجرت عده اى از هموطنان مان به شوروى سابق ميباشد،،، روايتهايى تلخ از اجبار به مهاجرت وبيشتر ماجراى فريب طرفداران حزب توده ميباشد ،،، أرمان تنها واژه اى كه براى اين دسته أر معترضين در بازجويى هاى وحشيانه بيشتر از بقيه اوارگان در گذر زمان رنگ ميبازد،،، ننگ و نفرين به جوامع ديكتاتوري ،، بيش تر از همه روايت نقل شده از خانم مرضيه بايرام زاده من رو ازرد ،،،
Profile Image for Mehdii.
Author 136 books26 followers
December 31, 2020
کتاب ، سرگذشتِ مهاجرتِ گروهی از ایرانی ها به شورویِ تحتِ حکومتِ استالین است.
بنظر می آید در هر برهه ای از تاریخِ این کشور همیشه عده ای در حسرتِ رسیدن به این سرزمینِ موعود بوده اند.زمانی این سرزمینِ موعود شوروی بوده با جوی هایی که در آن شیر و عسل روان بوده!!. البتّه الان هم این کشورِ موعود پابرجاست است ولی با این تفاوت که تغییرِ مکان داده.
۱۳۹۹/۱۰/۱۱
Profile Image for Behnoosh Afiat talab.
17 reviews1 follower
October 30, 2016
کتاب شرح حال ایرانیانی است که در دوره‌ی پهلوی با گرایشات کمونیستی، به امید پیوستن به بهشت سوسیالیستی در زمان استالین به شوروی رفتند.
نویسنده، اتابک فتح‌الله‌زاده، بازماندگان این دوره‌ی فاجعه‌آمیز تاریخ را پیدا کرده و پس از مصاحبه با آنان شرح حالشان را در آن دوران نوشته است.
بعد از خواندن این کتاب تصویر روشن‌تری از این دوره پیدا کردم.
1 review
September 17, 2024
بدون اغراق می‌توان گفت که این کتاب یکی از بهترین کتاب‌ها در حوزه بسط جنایات سوسیالیسم و کمونیسم اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی است. حکومتی که پشت پرده آهنین خودش، بدترین جنایات ضد بشری را مرتکب می‌شد ولی در بیرون از مرزهای خود و مخصوصاً در خاک همسایه جنوبی خود یعنی کشور عزیزمان ایران، با تبلیغات و پروپاگاندای طرفداران این ایدئولوژی و رژیم منحوس( یعنی حزب توده و فرقه دموکرات آذربایجان) اتحاد جماهیر شوروی را بهشتی روی زمین معرفی می‌کرد. افرادی هم که فریب این تبلیغات را خوردند و به دلخواه خود یا اثر ناچاری به این کشور فرار کردند، دچار سرنوشت‌های شومی شدند که این کتاب سرنوشت آنها را روایت می‌کند
This entire review has been hidden because of spoilers.
Profile Image for Bahman Bahman.
Author 3 books242 followers
June 6, 2009
از متن کتاب:
هنگامی که در یکی از نخستین سالهای دهه اول یکهزار و سیصد خورشیدی در شهر باستانی و زیبای بروجرد (ویروگرد) در یک خانواده روحانی چشم به جهان گشودم، از سه تا پنج سال پیش از آن دگرگونیهای اجتماعی و تغییرات سریعی در کشور آغاز و به سرعت در جریان و در حال پیشرفت بود. آغاز آن تغییرات از یک کودتای نظامی بود که در سال ۱۲۹۹ خورشیدی در ایران به وقوع پیوسته و آثار آن در بسیاری از امور و روابط فردی، خانوادگی، گروهی، اجتماعی و فرهنگی پدیدار گشته بود. خانواده ها و خاندانهای پدر و مادرم هر دو از روحانیان بانفوذ و سرشناس بودند که در زمان قاجار در مواردی حتا تا سطح شاهان از احترام بسیار مردم برخوردار بودند. اما کودتای یاد شده و دگرگونیهایی که به همراه داشت، در آن روابط و ضوابط اثر کرده و در ظاهر آنها را به هم زده بود. در چند سال نخستین آغاز آن جریان، به سبب کودکیف توانایی تشخیص آن تغییرات را نداشته ام و ابتدای کم شدن تدریجی نفوذ خاندان خود و روحانیان را ناطر نبوده ام.
پس از کودتا و در همان چند سال نخستین حکومت پهلوی و آغاز دگرگونیهای شدید اجتماعی، کم شدن تدریجی نفوذ روحانیان به گونه یی نمایان بود. هنگامی که به چهار و پنج سالگی رسیده بودم، همه چیز آنگونه عوض شده بود که گویی در خانواده دیگری غیر از آنچه خواهران و برادران بزرگترم رشد کرده بودند به دنیا آمده ام!...
Displaying 1 - 7 of 7 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.