Jump to ratings and reviews
Rate this book

از خون سیاوش: منتخب سیزده دفتر شعر

Rate this book
منتخبي است از سيزده دفتر شعر «سياوش كسرایی» شامل آوا، آرش كمانگير، خون سياوش، با دماوند خاموش، سنگ و شبنم، خانگي، به سرخي آتش به طعم دود، از قُرُق تا خروس‌خوان، آمريكا! آمريكا!، چهل كليد، پيوند، ستارگان سپيده‌دم، مهره سرخ
چاپ ۱۳۷۸

505 pages, Paperback

First published April 1, 1999

6 people are currently reading
60 people want to read

About the author

سیاوش کسرایی

26 books82 followers
سیاوش کَسرایی (۵ اسفند ۱۳۰۵ هشت بهشت اصفهان - ۱۹ بهمن ۱۳۷۴ وین) از شاعران و فعالان سیاسی معاصر ایران بود.

سیاوش کسرایی در سال ۱۳۰۵ در اصفهان متولد شد. وی سرودن شعر را از جوانی آغاز کرد.
شاهکار او منظومه آرش کمانگیر است. وی از شاگردان نیما بود که به او وفادار ماند. ضمن آنکه سالیان دراز در حزب توده فعال بود و در کنار شعر به مسایل سیاسی نیز می‌پرداخت. به همین دلیل گروهی او را شاعری مردمی می‌نامیدند.

بسیار زود به همراه خانواده‌‌اش به پایتخت آمد. او در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درس خواند و علاوه بر فعالیت‌های ادبی و سرودن شعر، عمری را به تکاپوهای سیاسی (حزب توده ایران) گذراند. اما سرانجام، ناگزیر از مهاجرت شد و دوازده سال پایانی زندگی‌‌اش را ابتدا در کابل و سپس در مسکو بسر برد. وی سال‌های پایانی عمر خویش را دور از کشور خود و در تبعید در اتریش و شوروی گذراند؛ وی در سال ۱۳۷۴ به دلیل بیماری قلبی در وین، پایتخت اتریش در سن ۶۹ سالگی بر اثر بیماری ذات الریه زندگی را بدرود گفت و در گورستان مرکزی وین (بخش هنرمندان) به خاک سپرده شد.

در میان اشعار وی منظومه آرش کمانگیر از لحاظ اجتماعی و به سبک حماسه سرایی و شعر غزل برای درخت از لحاظ سبک و محتوا درخشش خاصی دارند. بخشی از شعر آرش:

آری، آری، زندگی زیباست.
زندگی آتشگهی دیرنده پابرجاست.
گر بیفروزیش، رقص شعله‌‌اش در، هر کران پیداست.
ورنه، خاموش است و خاموشی گناه ماست.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
24 (19%)
4 stars
39 (30%)
3 stars
46 (36%)
2 stars
12 (9%)
1 star
5 (3%)
Displaying 1 - 6 of 6 reviews
Profile Image for Javad.
22 reviews3 followers
August 4, 2008
ای مرغ بهار آمده پرواز و پرت کو
شد باغ پر از ولوله گل خبرت کو
گیرم که شکستی قفس ای بلبل دلتنگ
با بال گشایان سفر بال و پرت کو
سودای سمندر شدنت بود در آتش
خکستر و دودی دل غافل شررت کو
چون لاله چراغی به ره عشق گرفتی
چون باد به جز داغ از این رهگذرت کو
پا پس نکشیدی ز نبردی و بماندی
هان ای تن افتاده بر این خک سرت کو
Profile Image for Nariman.
166 reviews87 followers
August 19, 2016
دفتر شعر «تازه‌ها» ماحصل سال‌های تبعید و دربه‌دری کسرایی هست. اونها رو بیشتر در کابل و مسکو سروده. یکی از تلخ‌ترین و زیبا‌ترین اونها وقتی هست که اجازه دادن و سری به باکو زده و دریای خزر رو بعد از سالهای سال به چشم دیده. حاصلش شده شعر «از این سوی با خزر». واقعا حسرت خورد که چنین افرادی، چنین روزگاری یافتند.


از این سوی با خزر


دریا! دوباره دیدمت، افسوس بی نفس
پوشانده چشم سبز
در زیر خار و خس
دامن‌کشان به ساحلِ بیرون ز دسترس!

دریا! دوباره دیدمت، آرام و بی‌کلام
دلتنگ و تلخکام
در جامهٔ کبود سراپا نگاه و بس.

ابری‌ست چشم تو
ابری‌ست روی تو
تا ژرفنای خاطر تو ابری‌ست.
خورشید گوییا
در عمقِ آب‌های تو مدفون‌ است
اما به هر دمی که چو سالی‌ست در گذر
من آفتاب طالع
من آسمانِ سبزِ تو را می‌کنم هوس!

موجت کجاست تا به شکن‌های کاکلش
عطری ز خاک و خانهٔ خود جستجو کنم
موجت کجاست تا که پیامی به صدقِ دل
بر ساکنان ساحلِ دیگر
همراه او کنم:
کاین‌جا غریب مانده پراکنده خاطری‌ست
دلبستهٔ شما و به امّید هیچ‌کس!

دریا! متاب روی
با من سخن بگوی
تو مادر منی، به مَحَبّت مرا ببوی
گرد غریبی از سر و رخسار من بشوی
دریا! مرا دوباره بگیر و بکن ز جای
بگذار همچو موج
بار دیگر ز دامن تو سر برآورم
در تندخیر حادثه فانوس برکشم
دستی به دادخواهی دلها درآوردم
دریا! ممان مرا و مخواهم چنین عبث!

در پشتِ سر مخاطره، در پیشِ رو هلاک
مرغِ هوا گرفته و پابستگی به خاک
بر اشتیاق جان
سدّی ز پیش و پس!

باری
من موجِ رفته‌ام
اما تو، ای طپنده به خود، تازه کن نفس
بشکف چو گردباد و گلِ رستخیر باش

با صد هزار شاخهٔ فریاد سر برآر
مرغ باند بال!
طوفانِ در قفس!

باکو، اردیبهشت ۱۳۶۸
Profile Image for Bahman Bahman.
Author 3 books242 followers
June 30, 2007
baba in kara chie mikonan ba'zia!esm mizaran roo mardom!siavosh kasravi kie?siavosh e kasrayi:)
1 review
Read
October 9, 2008
برف می بارد
برفق می بارد به روی خارو خارا سنگ
کوه ها خاموش دره ها دلتنگ...
Profile Image for سیاووش.
235 reviews3 followers
December 1, 2024
«ای طفل شوخ چشم
بنما مرا به علت دیوانگی به خلق
سنگم بزن، به هلهله دنبال من بیفت
بر من روا بدار سخن های ناپسند
اما مخند بیهده بر اشک من مخند
بر اشک من مخند که این اشک بی امان
اشک ستوه نیست از سنگ جفای تو
اشکی ست بر گرسنگی کوچه های شهر
اشکی ست بر برهنگی چشم های تو.»

گزیده‌ی سیزده دفتر شعر و یه دفتر تازه‌ها، یه ترکیب چپی از فریدون مشیری و مهدی اخوان ثالث. با تعبیرش از داستان رستم و سهراب بسیار مخالفم.
Displaying 1 - 6 of 6 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.