Jump to ratings and reviews
Rate this book

خالو نکیسا، بنات النعش و یوزپلنگ

Rate this book

First published January 1, 1990

29 people want to read

About the author

ایرج صغیری

4 books1 follower

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
4 (36%)
4 stars
4 (36%)
3 stars
2 (18%)
2 stars
1 (9%)
1 star
0 (0%)
Displaying 1 - 3 of 3 reviews
Profile Image for Behzad.
652 reviews122 followers
January 14, 2019
مجموعه داستان تقریبن بی مثل و مانندی در ادبیات فارسی و تا جایی که من خوانده ام در ادبیات جهان.

نکتۀ اول اینکه داستان ها "ساختار" داستان کوتاه به آن معنای آکادمیک و از پیش تعریف شده ندارند. یعنی اگر بنشینی و با خط کش اندازه بگیری که خب اینجا طبق تعریف ادگار آلن پو اضافه است و آنجا طبق سخن معروف چخوف اسلحه ای که توصیف شده در آخر شلیک نشده است، به نتیجه نمیرسی. پس بعضی از این داستان ها شاید داستان کوتاه به معنای غربی کلمه نیستند و تعریف نمی پذیرند؛ یا اگر خیلی مشتاق باشیم که حتمن یک جوری توی یک ساختاری بگنجانیمشان، شاید بشود گفت داستان بلند. داستان ها شاخ و برگ زیاد دارند و گاهی از نظر تنوع روایت به داستان های هزار و یک شب می رسند، ولی این شکل متفاوت درک جهان ترسیم شده در اثر را وسیع تر و لذت ادبی را عمیق تر می کند. برخلاف گرایش رایج در داستان نویسی امروز - مینیمالیسم - داستان ها کم گو نیستند، ولی پرگویی و وراجی کسل کننده هم ندارند و هر سطر و هر واژه در خدمت ترسیم فضاست، اگر که در خدمت ترسیم شخصیت و پیشبرد پیرنگ نباشد.

زبان داستان ها زبان پایتخت نیست. همان طور که خود نویسنده در مقدمه ای بر کتاب اشاره کرده، لغات محلی و جنوبی بسیار و رنگارنگ و زیبایی در سطر سطر کتاب استفاده شده که خب مطابق هدف و انتظار نویسنده هم متن را قوی و غنی کرده و هم توان غنی کردن زبان فارسی معیار را دارد. مثلن، طبق ایدۀ داریوش آشوری کمبود افعال بسیط در زبان فارسی نوعی بحران و مشکل است که باید با رجوع به زبان کهن و زبان ها و گویش های حاشیه ای آن را برطرف کرد، که خب این کتاب از این نظر کمک شایانی است به ورود افعال بسیط گسترده تر به زبان فارسی معیار.

محتوای داستان ها هم تازه است و بی سابقه: از روایت زندگی قحطی زده ها و کُخ ها و افلیج ها بگیر، تا ماجرای عروسی جن ها و پری های دریایی تا روایتی "تنگسیر وار" از رویارویی رعیت با خان.

داستان "دی حلیمو و بچه هایش" روایت یکی از قحطی های جنوب است و رنج هایی که بر سر مردم میاید، با زبانی چنان شاعرانه که خواننده را غرق متن می کند. نمونه ای از متن داستان:

حلیمو، همان جا پای سفره، دو دست کوچک و خاکستری رنگش را زیر گونه اش نهاده و چشمان ریز و قهوه ایش را که مثل چشم توره می درخشید روی هم گذاشته و خوابش برده بود. انگار خواب هزاران هزار پرندۀ کوچک و غریب را می دید. پیراهن چلوار خاکستری مردانه ای که تنش بود تمام اندام ناچیز دختر را پوشانده بود. پارسال که مادرش این پیراهن را از زن حاج محمد گرفت، رنگ آن سفید بود. با اینکه با خواهش او میشته سکینه آستینهایش را قیچی انداخته بود، اما هنوز آستین پیراهن تا انگشتان کوچک حلیمو می رسید و آرنج استخوانیش توی سرشانه های پیراهن، او را شبیه مترسک کوچکی ساخته بود که توی جالیزی روی گندمها افتاده باشد.

داستان "کُنارهای بال بالو" روایت ناپدید شدن کسی است و جستجوی راوی برای یافتن او، که در ادامه داستان با افسانه و خرافات محلی در میامیزد و ترکیب زیبایی می سازد.
داستان "زارسین و پری" افسانۀ پری دریایی را دستمایه می سازد و داستان "گل یاس در باران" روایتی تکان دهنده و غم انگیز از زندگی دخترکی افلیج را باز میگوید که غرق در قصه های مادرش در انتظار نجات دهنده ای مانده است.
داستان "سوغاتی غُراب" روایت نیمه طنز و زیبایی است از کارگران جنوب و برخوردشان با استعمار انگلیسی.
داستان بلند "های پلوار" که به نظرم اوج مجموعه هم هست و کاملا پتانسیل تبدیل شدن به رمانی میخکوب کننده را داشت، داستان رویاروی رعیت و ارباب است. روایتی شبیه رمان تنگسیر، با زبانی بسیار شاعرانه تر، شخصیت هایی بسیار پیچیده تر و گره افکنی و گره گشایی های درگیر کننده تر.
در نهایت داستان "خالو نکیسا، بنات النعش و یوزپلنگ" که استفادۀ هنرمندانه ای از افسانه و باورهای بومی می کند و روایتی به یاد ماندنی خلق می کند.
در انتهای کتاب "راهنمای واژه های محلی کتاب" آمده که منبع کوچک ولی غنی و ارزشمندی از واژه های تازه و بِکر است، مناسب مر نویسندگان و زبان ورزان را.
Profile Image for Zahra.
114 reviews10 followers
October 23, 2020
قلب‌درد و نفس حبس همراه من بود حین خواندن این کتاب. این سطح از غنا، این سطح از قوت، این سطح از هنر چطور تاحالا مغفول مانده و این کتاب کمتر شناخته شده، تعجبم.
Profile Image for Ali.
Author 17 books676 followers
July 5, 2013
خوشبختانه در این دو سه دهه ی اخیر، بسیاری به نوشتن پرداخته اند و در میان آثار چاپ شده، کارهای قشنگ کم نیست. اما متاسفانه به هزار و یک دلیل، یکی هم دور افتادگی از ایران، خواندن همه ی آنها برایم میسر نشده. از میان بسیاری که خوانده ام، اینها کارهایی ست که بیشتر دوستشان داشته ام. از این مکان از قاضی ربیحاوی/ دیوان سومنات از ابوتراب خسروی / جامه به خوناب از رضا جولایی/ خالو نکیسا، بنات النعش و یوزپلنگ از ایرج صغیری / نیمه ی غایب از حسین سناپور/ پرنده ی من از فریبا وفی/ رنگ کلاغ از فرهاد بردبار/ راز کوچک و داستان های دیگر از فرخنده آقایی/ سیاسنبو از محمدرضا صفدری / سوء قصد به ذات همایونی از رضا جولایی/ سلام خانم جنیفر لوپز از چیستا یثربی و...
کسانی مانند شهریار مندنی پور و محسن مخملباف هم بوده اند که بنظر من چند اثرشان خواندنی و ماندنی ست؛ هشتمین روز هفته، سایه های غار، ماه نیمروز و دل دلدادگی از شهریار مندنی پور و "باغ بلور" و چند اثر دیگر از محسن مخملباف که در مجموعه ی آثارش با نام "گنگ خوابدیده" خوانده ام.
از آنان که پیش از انقلاب هم می نوشتند، چند کار از جعفر مدرس صادقی؛ "گاوخونی"، "شریک جرم"، و چند اثر از امیر حسن چهلتن؛ "دیگر کسی صدایم نزد" و "تالار آینه" را دوست دارم.
برخی هاشان انگار دیگر نمی نویسند، مثل "صفدری" و "صغیری" و چه حیف! شاید هم که نوشته اند و مثل کار خیلی های دیگر در هزار توی تایید و مجوز و غیره و غیره مانده است.
از آنجا که برخی از عزیزان "کتابدار گودریدز" متاسفانه بدون داشتن اطلاعات کافی به "ترکیب" عنوان های مشابه می پردازند، در این عمل کلیه ی ملاحظات شخصی از جمله نظرات افراد در مورد کتاب مزبور از بین می رود، و گاه تنها نظر اولی بجای نظرات همه باقی می ماند.
Displaying 1 - 3 of 3 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.