خوب بود. طنزش رودوست داشتم بعضی قسمتاش خیلی نوستالژی بود واسم:مثل پخش سریال خوش رکاب تو تعطیلات عید،یا پوستر نیکبخت واحدی رو دیوار اتاق خواهر کودک فهیم که مستقیم شوتم میکرد تو حیاط مدرسه ی راهنماییم و اون همه بچه هایی که با دلیل یا بی دلیل واسه نیکبخت غش و ضعف می کردن
گیر دادن های کودک فهیم به گزارشگرای فوتبال هم باحال بود...تیکه های بابای کودک فهیم هم که شاهکار بود تقدیرش از تلاش های صدا و سیما برای بی تربیت نشدن ملت هم جالب در اومده بود
در مجموع خوب بود دیگه! اگه دلتون تنوعی،خنده ای میخواد بخونیدش با تشکر از سارا که با خوندن این کتاب باعث شد من هم بخونمش :دی +
اين كتاب شامل مطالبي طنزي هست كه آقاي ژوله توي هفته نامه ي چهل چراغ مي نوشتن. متاسفانه بعد از يه مدتي ديگه اين طنز نويسي رو كنار گذاشتن. اين كتاب مال دورهي جام جهاني 2002 است كه ژوله به زيبايي توش بازي ها و اتفاقاتش رو از زبون يه پسر بچه ي فهيم! تعريف كرده. يادش به خير... اون موقع ها كه اين مجله رو مي خريدم هميشه اولين جايي رو كه مي خوندم اين صفحه بود...
بیشتر از این که یه کتاب طنز باشه، یک کتاب خاطره انگیز بود، کل شوخی ها، سریال ها، حال و هوای فوتبال، شلوغی کوی دانشگاه و ... من رو برد به دوران کنکور و سال های اول دانشگاه ممنون کودک فهیم
امیر مهدی ژوله که کارش را در صفحه ای در مچله چلچراغ با همین عنوان اغاز کرد..همه مسائل اجتماعی فرهنگی سیاسی هنری ومسائل روز جامعه که از دید یک کودک ولی فهیم توصیف میشود وی بعدها به گروه نویسندگان شبهای برره وباغ مظفر در امد وهم ااکنون جز تیم نویسندگان مدیری میباشد
این کتاب رو تقریباً ٢٠ سالگی خوندم. پیشنهاد یک دوست بود که کتابش رو بهم قرض داد تا بخونم. دوستش داشتم. امیرمهدی ژوله قبل از رسیدن به شهرت از طریق فیلمنامههای طنز این کتاب رو منتشر کرده بود اما من بعد از مطرح شدنش بعنوان فیلمنامهنویس کتابش رو خوندم. پیش از هر چیز، صداقت و روراستی نویسنده که در مقدمه خیلی راحت به خاطر ظاهر خودش رو به «میله پرچم» تشبیه کرده بود برام جالب بود. شاید اون زمان نمرهای بیش از دو ستاره بهش میدادم چون اثر ضعیفی نبود. ولی حالا در قیاس با آثار جهانی، بیش از این سخته واقعا. شاید هم #فراستی درونمه که نمره میده
بابایم می پرسد: اسم تو چی است عزیزم؟ دوستم می گوید: در خانه ما به جز برادر کوچکم، منوچهر که اسمش بهروز است، اسم بقیه ما یاشار است ولی من سیاوش هستم! بابایم می گوید: آفرین پسرم! :)